جدیدترین طرح اجتماعی دولت که بطور بسیار ناشیانهای بدون آمادهسازی افکار عمومی و بشیوه قرار دادن مردم در مقابل عمل انجام شده و بازی با سرنوشت بسیاری از خانوادهها انجام شد طرح بومیگزینی دانشگاهها در کنکور سراسری بود. نتیجه این طرح راهیابی افراد ضعیف به دانشگاههای برتر و ناکامی افراد قوی در این راه بوده است و این روند نه تنها به خود این افراد و خانوادههای آنان ضربه وارد میکند بلکه باعث بروز مشکلات بسیاری در دانشگاهها نیز خواهد شد. ورود دانشجویان ضعیف به دانشگاههایی با سطح علمی بالا نتیجهای جز بروز موارد متعدد افتادگی، حذف درس، افت تحصیلی و طولانی شدن مدت تحصیل نخواهد داشت. از سوی دیگر افراد شایستهای که بدلیل یک طرح نسنجیده و همراه با بیعدالتی (در دولت مدعی عدالت) از ورود به جمع همطرازان خود بازماندهاند به صورتهای مختلف نارضایتی خود را در محیطهای سطح پایین بروز خواهند داد و کمترینش این است که انگیزههای خود را برای پیشرفت از دست خواهند داد. در همه جای دنیا دانشگاههایی که بنوعی مجبور به پذیرش بومی هستند (مثل دانشگاههای ایالتی آمریکا که از بودجه ایالتی استفاده میکنند) دارای سطح علمی پایینتری نسبت به سایر دانشگاهها هستند و پیامد این طرح نیز در ایران چیزی جز افت سطح علمی دانشگاههای خوب کشور نخواهد بود.
اگرچه در دولت رازداری کامل در مورد انگیزهها رعایت میشود اما با توجه به عقبنشینی دولت بسمت طرح محدودتر «بومیگزینی برای دختران» میتوان حدس زد هدف ازین اقدام بیشتر جنبه فرهنگی داشته است. گویا شکایات مردم بومی از دانشجویان شهری مخصوصا دختران که از سراسر کشور به دانشگاههای شهرستانها مهاجرت میکنند باعث شده است دولت به چنین فکری بیفتد. اولا آن روز که در هر شهرستان کوچکی (مثلا میمه با 5000 نفر جمعیت) دانشگاه میساختید آیا به این موضوع فکر نکردید که آیا این منطقه از نظر فرهنگی توانایی پذیرش دانشجویان را دارد یا نه؟ در ثانی، مگر هر شکایتی که رنگ و بوی دینی دارد باید جدی گرفته شود؟ آیا دختران شهری لزوما بدتر از دختران شهرستانی هستند؟ اگر این طور است راه چاره آیا این است که تهرانیها را در تهران نگه داریم؟ با این کار دانشگاههای تهران تبدیل به سالن مد خواهد شد. چرا به عکس موضوع نگاه نمیکنید؟ آمدن دختران شهرستانی به دانشگاههای تهران باعث تعدیل جو این دانشگاهها میشود. همانطور که در امر سربازی بر اختلاط قومی اصرار هست تا امنیت نظامی کشور در معرض خطر قرار نگیرد به همان نسبت باید به لزوم ایجاد «اختلاط فرهنگی» توجه داشت تا تعارضات فرهنگی در کشور آنقدر عمیق نشود که تبدیل به مشکلات لاینحل بشود.
|
سیاست داخلی |